محل تبلیغات شما

گفته بود:

من بدون تو نمی تونم باشم!.

تاریخ و زمان و ساعت ی را که نوشته بود را هم داشت

سند

مکتوب

واقعی

برای جمع آوری کتاب دومش مشعول بود گاهی هم به نوشته های دوست سر می زد .نوشته هایی که آرشیو شدند.هر وقت دلش تنگ می شد نوشته ها را مرور می کرد که دوست از خودش نوشته بود.

 

 

 

کتاب دومم در نشر چشمه چاپ می شود.

نوشته ,کتاب ,دوست ,هم ,دلش ,چاپ ,نوشته بود ,می شد ,تنگ می ,دلش تنگ ,شد نوشته

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها